وقتی بادنجان باد کرد !

آقای وزیر؛ بادنجان در فصلی باد کرد که قرار بود الگوی کشت اجرا شود ! سازمان های زیر

وقتی بادنجان باد کرد !

آقای وزیر؛ بادنجان در فصلی باد کرد که قرار بود الگوی کشت اجرا شود ! سازمان های زیر مجموعه نیز مدعی هستند کشت قراردادی انجام می دهند ! شاید علاقمند نیستید وضعیت کشاورزی کشور را  با دقت بینید ! اگر بادنجان روی دست کشاورزان می ماند و کشاورزان کشور را با امیدهای نا امید کننده غال می گذارید، یقینا شما نیز به مانند کشاورزی عرفی و سنتی کشور، منطبق با عرف وزارتخانه رفتار می کنید.

این روزها که بازار بادنجان متلاطم شد و با دور ریختن بادنجان به خوراک شتران و بحران بخش کشاوری تبدیل شد !  از صنایع تبدیلی درخواست کرده‌اند تا به کمک کشاورزان جنوب بیایند و محصول بر روی دست‌ مانده را خریداری کنند تا به گفته آنها؛ از "حیف و میل شدن بیشتر این برکت الهی" جلوگیری شود.

مشخص نیست با وصفی که هر فصل از هر سال دولت های گذشته و حال چند بحران تجربه می شود و مسئولان کنونی وزارت جهاد کشاورزی نشان داده اند که قادر به حل مسئله کشاورزان نیستند و مادامیکه بشکه های نفت به فروش نرسد و درآمدها به نحویکه باید ! سرشار نباشد و سرریزش به بخش کشاورزی نیاید، هرگز مشکل کشاورزی و کشاورزان حل نخواهد شد، دولت و مجلس به چه می اندیشند.

ریاست محترم دولت دوازدهم فقط کلیدشان را به مردم نشان داده اند، اما هیچگاه با آدرس های مردمی !  کمی تامل نکرده اند، تا بتوانند با استفاده از کلید تدبیر برای گشایش قفل های معیشتی مردم کاری بکنند ! ولی هرگز قفل مشکلات کشاورزان را بدون کلید نبینند. ! قطعاً با تدبیر گشوده می شود، اما با امید دادن های واهی ! کشاورزان و مردم، از زیر بار مشکلات موجود رهایی نمی یابند !

همه ی مشکلات کشاورزی ناتوانی در استفاده از توان و سرمایه بخش غیر دولتی است و تولید بیش از نیاز و آمار بسیار غلط نشانه ی ناکارآمدی و اقدام غیر مؤثر برای حل مسئله پیش روی جامعه است.

من در غرب مازندران مرگ بخش کشاورزی را به طرق مختلف می بینم. اگر زمین به عنوان عامل تولید در برابر چشم های ظاهر بین پَر پَر می شود، به این دلیل است که کشاورزان به عنوان صاحبان عوامل تولید فراموش شده اند و کسانیکه هیچ اختیاری در مورد بکار گیری عوامل تولید در بخش کشاورزی ندارند، بیشترین سهم را برای خود می خواهند و خارج از گود دستور کارهایی را می دهند که هیچگاه عامل اجرای آن نبوده اند.

۸۶۰۰ هکتار اراضی کشاورزی دارای شبکه خدمات زیر بنایی در بد ترین شرایط ساخت و ساز قرار دارد و با تصویب آیین نامه های دولت دوازدهم حتی شهرداری ها و دهیاری ها به نحو متعارف درآمد ناشی از عوارض ساخت و ساز ندارند، اما وقتی ساختمانی در این قطعات بدون پروانه ساخت ساخته می شود، قطعا با پرداخت هاییکه فساد سیستمیک را نشان می دهد ، انواع خدمات را دریافت می کند.

فساد همیشه مانع بزرگی در استفاده از توان و سرمایه بخش غیر دولتی بوده است. هر مقام دولتی که چنین نظری داشته باشد، قطعاً در ایجاد فساد اقتصادی دخالت دارد و نظارت صنفی را بر نمی تابد.

وقتی الگوی کشت اجرا نشود توسعه گلخانه ها و ترویج کشت گلخانه ای نیز به شوخی شبیه است و حتی در رابطه با حفظ کاربری اراضی موسوم به قطعات ده هکتاری، نمی توان تمهیدات حفاظتی را در قالب پیشنهاد اقتصادی داد و ساز و کار جلوگیری از تغییر کاربری را به اجرا گذاشت.

قیمت بادنجان برای صنایع تبدلی در بندر عباس کیلویی 100 تومان محاسبه می‌شود و در چالوس کیلویی ۵۰۰۰ تومان و مشخص نیست با چند نفر واسطه، بدون استفاده از هیچگونه عوامل تولید، بیش از کشاورزان درآمد داشتهه اند و تلاش کشاورزان را در برابر این همه چشمان نظارتی به یغما می بردند و دست ها روی دست می ماند تا دولت دوازدهم نیز امیدها را بر باد دهد.

چه تاسف آور ! چقدر جای صنف و صنایع تبدیلی و بخش غیر دولتی خالی است ؟؟؟